يک دنياى بهتر: خامنه اى اعلام کرده است که سفرى به کردستان خواهد داشت. چه اتفاقى افتاده است؟ چرا کردستان؟ چرا الان؟ چرا خامنه اى؟
نسرين رمضانعلى: اخیرا شایعاتی مبنی بر سفر خامنه ای به کردستان در شهرهای کردستان باعث جوک و خنده مردم شده است. تعابیر و تفاسیر زیادی در این زمینه هست که پائين تر اشاره اى ميکنم. اما چرا خامنه ای بعد از 30 سال از حکومت اعدام و شکنجه و زندان تصمیم گرفته است به کردستان سفر کند و با مردم کردستان دیدار داشته باشد؟
کمی به عقبتر برگردیم بعد از "انتخاب" احمدی نژاد. او شروع کرد به سفر کردن به استانهای مختلف تا به "درد مردم مستضعف رسیدگی کند" و نشان بدهد چگونه پول نفت را بر سر سفره مردم می برد. وعده های فراوان این دیدارها و میلیاردها که تعهد میکرد و تاکنون چیزی از این میلیاردها به جیب مردم فقیر و طبقه کارگر نرفته هست که هیچ بلکه کارگران ماهها و سالها حقوقشان را طلب دارند. یکی از این سفرهاى احمدی نژاد به استان کردستان بود. قبلش شهر را نظامی کردند و به فضای رعب و وحشت دامن زدند. اما مردم آزاديخواه کردستان و بخصوص طبقه کارگر در کردستان حساب این حضرت را کف دستش گذاشتند و با حضورش در استانداری سنندج 100 نفر از کارگران شاهو و نساجی و آلومین و پرریس و غرب باف در مقابل استانداری تجمع کردند و حقوق حقه خود را طلب کردند. در حالی که ارتش و سپاه و نیروهای رنگارنگ سرکوبگرشان را به میدان آورند تا چنین اتفاقی نیفتد و کسی در مخالفت تجمع نکند. اما کارگران نشان دادند که با این سگهای هار نمی توانند حق طلبی و مبارزه جوئی کارگران را وادار به عقب نشینی کنند. سپس شاهرودی تصمیم گرفت به کردستان برود و در مسجد جامع سخنرانی کند. شاهرودی نه تنها نتوانست سخنرانی کند بلکه توسط مردم معترض با اردنگی و سیلی که عمامه اش پرت میشود مورد استقبال قرار گرفت. سپس احمدی نژاد مجددا در اواخر اسفند ماه مجددا قصد سفر به کردستان را کرد و این بار در سالن استقلال سخنرانی کرد. هدف از این سفر دیدار با خانواده جانبازان بود. تعدادی مزدور را جمع کردند که احمدی نژاد در واقع کار کمیته "انتخاباتی" خود را شروع کند. ساکت آمد و ساکت رفت و مردم هم اهمیتی به این آمدنهای سری ندادند.
اما چه شد حالا خامنه ای به کردستان ميرود؟ برنامه های او هم معلوم نيست و کسی از چند و چون آن خبر ندارد. فضاى شهرها نزدیک به یک هفته است اضطراری اعلام شده است. به هر بهانه ای جلوی مردم را می گیرند. فضا را نظامی کردند. بنا به اخبار تائيد نشده اى گویا "آقا" روز 6 اردیبهشت مى آيد. اما کجا مستقر میشود٬ کجا سخنرانی میکند٬ با چه کسانی دیدار دارد معلوم نيست. خامنه اى براى پاسخ به حقوقهاى عقب افتاده و فقر وسيع و حل مسئله بيکارى به کردستان نمى آيد. حل کردن معضلات روز مردم محروم در گرو سفر اين و آن نيست. اينها باندازه کافى فرصت داشتند تا حقوق کارگران را بدهند و يکهزارم شعارهاى پوچشان را عملى کنند. تنها کارى که از ابتدا کردند قتل عام مردم بوده است. مشکل اينست که اين رژیم از بدو سرکار آمدنش در کردستان با شعار مرگ بر جمهوری اسلامی روبرو شده است. رژیمی که سالها شهرها را نظامى کرد و کرور کرور کشت. با اينحال آب خوش از گلویش در کردستان پایین نرفته و هيچوقت نتوانست کردستان را به پايگاه خود تبديل کند. سفر خامنه اى از اين واقعيت جامعه کردستان قابل تفکيک نيست.
اگر امروز خامنه ای تصمیم گرفته است به کردستان سفر کند تنها یک دلیل دارد. حکومت اسلامى در متن معاملاتى در منطقه که جريانات ناسيوناليست را هم اميدوار کرده است٬ تلاش ميکند با دادن وعده مردم را پای صندوقهاى "راى" بکشند. ميخواهند با اين بگير و ببند و نظاميگرى مانع برگزاری گسترده مراسمهای اول مه در شهرهای کردستان و بخصوص سنندج شوند. مردم دست این جنایتکاران را خیلی وقت است خوانده اند. جواب کارگران و مردم آزاديخواه و انقلابى در کردستان به این سفر و سفرهای مشابه مشخص است: مرگ بر جمهورى اسلامى!
مردم انقلابى کردستان٬ کارگران و آزادیخواهان!
سفر خامنه ای به کردستان را به درسی فراموش نشدنی برای این جنایتکار تبدیل کنید. فضائی ایجاد کنید که از سفر به کردستان پشيمان شود. به شيوه خودتان به "استقبال" خامنه اى برويد. خانواده های زندانیان سیاسی باید اعلام کنند فرزندان ما هیچ گناهی نکردند که در زندانها به سر میبرند و احکام اعدام برای آنها صادر شده است. خواهان آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و لغو احکام اعدام انور حسین پناهی و حبیب لطفی و فرزاد کمانگر شوید. امروز باید بیش از پیش کارگران٬ معلمین٬ پرستاران و مزدبگیران در کردستان صدايشان را عليه بالاترين مسئول حکومت بلند کنند. عليه سياست ضد کارگرى تازيانه و شلاق حرف بزنيد. دیوارهای شهر و کوچه و بازار را با شعارهای علیه حکومت و سران رژیم پر کنید. شعار لغو آپارتاید جنسی٬ امنیت شغلی٬ کار يا بيمه بيکارى٬ آینده برای جوانان٬ آزادی و برابری٬ آزادى زندانيان سیاسی٬ مرگ بر جمهورى اسلامى٬ مرگ بر سرمايه دارى٬ و زنده باد روز جهانی کارگر باید بیش از پیش بر دیواراها نفش ببندد.
برخى شايعات
و اما شايعات و اخبارى وجود دارد که به توافقاتى در منطقه مربوى است. از جمله سفر اوباما به ترکيه و ديدارى با نمايندگان جريانات ناسيوناليست منطقه بويژه عراق در ترکيه. از قرار در اين جلسه در مورد سياست جدائى طلبى کردستان عراق هشدار داده اند. گويا از طريق اينها حزب دمکرات در جريان بوده است. کنفرانس اربيل هم بحث خلع سلاح اپوزيسيون مستقر در عراق و منطقه را داشته است. مسئله خلع سلاح بهانه اش پژاک است اما به سياستى عمومى تبديل شده است. همينطور بحثهائى در مورد اينکه وعده داده شده که ميتوانند در مورد زبان کردى کارهائى بکنند و غيره٬ ناسيوناليستهاى کرد به وجد آمدند.
وضعيت در عراق بدنبال منتفى شدن طرح حمله به ايران براى جريانات قوم پرست و ناسيوناليست بدتر شده است. اخبارى مبنى بر ربوده شدن و کشته شدن برخى فعالين اين سازمانها وجود دارد. خودشان فعلا خبر را پخش نکردند و نگرانند که در پس اين مذاکرات وضعيت شان چى خواهد شد؟ دولت محلى عراق هم با اين فضا پيش ميرود و محدويت براى همه جريانات ايجاد کرده است. مسئله مجاهد موضوعى متفاوت است که اوضاع مشکل ترى دارند.
ناسيوناليسم کرد اميد و در واقع توهم جديدشان را به اوباما بستند و از طرفى به حمله نظامى اسرائيل به جمهورى اسلامى چشم دوخته اند. بحث خامنه اى به کردستان مى آيد را اين جريانات به فال نيک گرفتند. برخى فکر ميکنند شايد اين سفر خامنه اى بدليل بحثهاى اوباما است. *